کد مطلب:129642 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

شهادت سعید بن عبدالله حنفی در هنگام نماز
طبری و به پیروی از او ابن اثیر نوشته اند كه سعید بن عبداللّه پس از نماز كشته شد. آنجا كه می گوید: «سپس در بعد ازظهر با یكدیگر جنگیدند و جنگشان بسیار سخت شد و به حسین (ع) رسید. در این هنگام حنفی در برابر امام (ع) ایستاد. دشمنان از چپ و راست او را هـدف تـیـر قـرار دادنـد، امـا او ایـسـتـادگـی كـرد و آن قـدر تـیـر بـه او زدنـد تـا افتاد!» [1] .


امـا شماری دیگر از مورخان نوشته اند كه سعید بن عبداللّه در اثنای نماز امام (ع) كشته شـد. خـوارزمی می نویسد: «حسین به زهیر بن قین و سعید بن عبداللّه گفت: در برابر من بایستید و آن دو، در برابر آن حضرت و حدود نیمی از یارانش ایستادند، تا با آنها نماز خـوف خـوانـد؛ و نـقـل شـده اسـت كـه سـعـیـد بـن عـبـداللّه در مـقـابـل امام حسین (ع) ایستاد؛ و او را هدف تیر قرار دادند. هرگاه حسین (ع) به چپ و راست می رفت او همچنان در برابرش ایستاده بود! و آن قدر تیر خورد تا آنكه بر زمین افتاد و در آن حال می گفت: خداوندا، آنان را همانند قوم عاد و ثمود لعنت كن، خداوندا سلام مرا به پـیـامـبـرت بـرسان و دردها و زخمهایی را كه به من رسیده است به او ابلاغ فرما. چـرا كـه قـصـد من از انجام این كار یاری پیامبرت بوده است؛ و آنگاه جان به جان آفرین تـسـلیـم كـرد. در بدن وی به جز زخم شمشیر و نیزه ای كه خورده بود، سیزده تیر دیده شـد». [2] سـپـس رو بـه حـسـیـن (ع) كـرد و گـفـت: ای فـرزنـد رسول خدا (ص) آیا وفا كردم؟ حضرت فرمود: آری تـو پـیـش از مـن بـه بـهـشـت مـی روی!؟ و آنـگاه نفس نفیس او به ملكوت اعلی پرواز كرد. [3] .

در ایـنـجا شایسته است تا سلامی را كه در زیارت ناحیه مقدسه درباره سعید بن عبداللّه آمـده و نـشـانـگـر مـنـزلت خـاص وی در نـزد اهـل بـیـت مـی بـاشـد، نقل كنیم:

«سـلام بـر سعد [4] بن عبداللّه حنفی كه وقتی حسین به او اجازه بازگشت داد گفت: به خدا


ما از تو دست نمی كشیم تا آنكه خداوند بداند كه ما پس از رسولش حق تو را ادا كـرده ایـم. بـه خدا سوگند، اگر بدانم كه كشته می شوم و باز زنده می گردم و سـپـس آتـش زده می شوم و سپس مرا قطعه قطعه می كنند و این كار را هفتاد بار با من انجام می دهند، از شما جدا نمی شوم تا آنكه جانم را در راه شما فدا كنم! و چرا نباید چنین كنم؟ در حالی كه مرگ یا كشته شدن بیش از یك بار نیست! و پس از آن به كرامت بی پایان و همیشگی دست خواهیم یافت! تو مرگ خویش را دیدار كردی و امامت را یاری دادی و در سرای جـاویـد از سوی پروردگارت كرامت یافتی. خداوند ما را همراه شما در زمره ی شهیدان قرار دهد و همصحبتی شما را در اعلی علیّین روزی ما گرداند!» [5] .


[1] تـاريـخ طـبري، ج 3، ص 328؛ الكامل في التاريخ، ج 3، ص 292. همچنين ايـن مـعـنـا از نـوشـتـه ابـن نـمـا در مثير الاحزان (ص 66) نيز استفاده مي شود، آنجا كه مي گويد: چون دامنه جنگ به نزديك حسين (ع) كشيده شد، مردي از بني حنيفه پيش آمد و از آن حـضـرت دفـاع مـي كـرد تـا آنـكـه در حـضـور وي بـر زمـيـن افـتـاد و در آن حال مي گفت: «پروردگارا تو هر كار مي كني، اينكه من حسين را ياري داده ام و از او دفاع كـرده ام به پيامبرت برسان و همنشيني با او در سراي جاويد را روزي من گردان». نيز ر.ك: ابـصـار العـيـن، ص 217 ـ 218. در اين كتاب نيز آمده است: «حسين (ع) نماز خوف بـه جـاي آورد و پـس از آن به جنگ پرداختند و به سختي پيكار كردند. حسين (ع) در جاي خـويش ايستاده بود و دشمنان به او نزديك گشتند. در اين هنگام سعيد حنفي در برابر امام ايستاد و مردم او را از چپ و راست هدف تير قرار دادند. اما او همچنان ايستاده بود و تيرها را از آن حـضـرت دفـع مـي كـرد،گـاه بـا صـورت، گـاه با سينه، گاه با دست و گاه با پهلو. همين طور اجازه نداد تيري به حسين (ع) اصابت كند تا آنكه بر زمين افتاد...».

[2] مقتل الحسين، خوارزمي، ج 2، ص 20 ـ 21؛ و ر.ك: اللهوف، ص 165؛ تسلية المجالس، ج 1، ص 291؛ بحار، ج 45، ص 21؛ نفس المهموم، ص 275.

[3] ابصار العين، ص 218.

[4] نام وي در اين زيارت چنين آمده است.

[5] بحار، ج 45، ص 70.